ایران سرزمینی است با سنتهای متنوع که هرکدام رنگ و فرم خاص خود را دارد. قرارگرفتن این فرمهای متنوع در کنار آداب بومی مردم هر منطقه و همراهیاش با رنگهایی که در زندگی روزمره جاری است، از فرهنگ فولکلور ما رنگین کمانی به وجود آورده که مجموعهای از دیدنیها و شنیدنیها است. رقص های محلی که در فرهنگ بومی اقوام ایرانی به آن بازی هم گفته میشود، حالتی از بروز احساس است که در مناسبتهای مختلف در اشکال گوناگون ظهور میکند. رقص های محلی همچنین نشانگر حالات، عادت، نیازها، شرایط آب و هوایی و… مردم یک منطقه جغرافیایی است که در قالب حرکات موزون اجرا میشود. هرچقدر که در این زمانه رقص های محلی را نادیده بگیریم؛ اما این حقیقت انکار نشدنی است که رقص بخش قابل توجهی از فرهنگ است و در علم باستانشناسی جایگاه قابل اهمیتی دارد.
در بعضی مناطق رقص حتی جنبه معنوی به خود میگیرد و عارفان برای سلوک بیشتر رو به حرکت میآورند. مهمترین ویژگی رقص های بومی که اهمیت آن را دوچندان کرده و به این هنر زیبایی بخشیده این است که انسان زمانی که از اتفاقی آنقدر سرمست و شاد میشود یا حتی غمگین و ناراحت برای بروز احساسش رو به رقص میآورد.
ویژگی های رقص بومی
رقص های بومیهمانطور که گفته شد رقص بازتابی است از حالتهای درونی انسانها که در موقعیتهای گوناگون بروز داده میشود. سئوالی که پیش میآید این است که انسانها که حواس یکسانی دارند، پس چه اتفاقی میافتد که شکل رقص های بومی مردم هر منطقه با منطقه دیگر متفاوت است. به عنوان مثال رقص بومی مردم منطقه بلوچستان با رقص اقوام آذربایجان زمین تا آسمان تفاوت دارد. دلیل عمده این تفاوت چیست؟ نکته دوست داشتنی این سئوال این است که شرایطی در شکلگیری فرم این حرکات دخالت دارد که شاید اصلا به چشم نیاید. یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار جغرافیا و آب و هوا است. مشاهدات نشان داده که رقص های مناطق سردسیر معمولا از حرکات سریع و قوی شکل گرفته، آن تیپ از حرکاتی که نیروی بدنی زیاد و عکس العمل سریعی میطلبد. ولی رقص های بومی مناطق گرمسیر دارای حرکاتی بسیار روان و نرم بوده و با طمأنینه انجام میشود.
این مطلب هم خواندنیست:
فستیوال های جهانی غذا ، فرصتی برای آشنایی تمدنها
مبدعان رقص بومی در مناطق کوهستانی که در شرایط هموار زندگی نمیکنند، رقص هایشان بیشتر انفرادی است و تکانهای زیادی ندارند و جابجایی به حداقل خود میرسد. اما آن کوهستان نشینهایی که در مناطق هموار هستند رقص هایشان پرتحرک و پر شور است. مدام در حال تحرکاند، مثل سوارکارانی که در حال تاختن هستند.
رقص بومی از لحاظ فرم، وظیفه و الگو به اندازه تمام فرهنگهای دنیا متنوع است. حالا چه فرهنگ مردم کوهپایه نشین مردم روستایی در جنوب اسپانیا باشد یا چوب بازی قوچانیهای خراسان، گستردهتر از آن است که بشود به آسانی به آن پرداخت؛ شاید در یک دایره المعارف جامع بشود جمعاش کرد.
رقص های محلی انواع گوناگونی دارد. رقص میتواند جمعی یا به تنهایی انجام شود و در رقص های جمعی گونههای مختلفی وجود دارد، فرمهایی مثل دایرهای، مربعی، صفهای بلند و کوتاه و… رقصها به عنوان وسیلهای برای بیان خلق شدهاند، در این مورد میتوان به رقص های عروسی، رقص های جنگی، رقص های اعتراضی، رقص های عاشقانه، رقص های کار، رقص های مذهبی و رقص های مخصوص روزهای تعطیل اشاره نمود.
اما رقص های فولکلور که از آن حرف میزنیم، ذات اجتماعی دارد. رقص در فرهنگ بومی یک نوع وسیله برای تعامل است. وسیلهای که در قالب تفریح انجام میشود. رقصها معمولا به صورت جمعی پیش میرود و از پشتوانه آن که بگذریم، حالتی است که با تعاملی که بین اعضا انجام میشود روحیه جمعی آنها بالا میگیرد و طبیعتا به موازات آن رقابت در بهتر بودن هم پیش میآید. همین رقابت جزئی باعث بروز خلاقیت میشود که در قالب ابداع حرکات جدید و جدیت بخشیدن به کار میشود. در کنار اینها حکم ورزشی را هم برای اقوام محلی دارد که رقصنده را از لحاظ ذهنی و جسمی آماده میکند.
آماده از آن جنبه که افزایش حرکات ریتمیک با مترونوم خاصی موجب هماهنگی بیشتر اعصاب و عضله خواهد شد. پس همه چیز به همان سادگی که دیده میشود نیست. رقص های محلی در اقوام ایران بازخوردی بود نسبت به یک اتفاق یا حالت ذهنی که نیاز به بیرون ریزی داشت که این بیرون ریزی باعث تقویت هوش اجتماعی و تعادل خواهد شد.
رقص های آذری
رقص آذری
رقص آذری
مردم آذربایجان یکی از پیشگامان رقصهای بومی هستند. آنها شاید یکی از معدود اقوامی در ایران باشند که با گذشت سالیان بسیار از دوران زندگی سنتی اما هنوز به اصول سنتی خود پایبند هستند.
مهمترین دلیلی که باعث حفظ و بقای رقص های آذری شد این بود که با گذشت سالها و چیره شدن زندگی مدرن بر زندگی سنتی و منسوخ شدن آدابهای بومی در بین اقوام مختلف، مردم تبریز در مورد رقص های بومیشان با سرعت رشد زندگی شهری پیش رفتند و خود را با گذار زمان همراه کردند. به این ترتیب که رقص های بومی خود را به بهترین شکل ممکن به نسلهای بعد منتقل کردند. در همین انتقال سینه به سینه، توسعه و شکل گرفت. بسیاری از رقص های آذری جزء مراسم دینی و آمادگیهای دفاعی بود که در حال حاضر بیشتر جنبه سرگرمی گرفته. اما این تغییر موضع دادن رقص های بومی دلیلی برای فراموشی آن نیست.
مردم ترک زبان ایران در گذشته یکی از متنوعترین رقص های محلی را دارا بودند، گونهها و فرمها آنقدر گسترده و زیاد است که میشود ساعتها در مورد آن بیوقفه گفت. اما برای آشنایی بیشتر با چیزی که از آن به عنوان رقص بومی مردم آذربایجان در گذشته میدانیم، چند نمونه آن را به صورت خلاصه معرفی میکنیم.
آبایی
این رقص در منطقه شکی و زاقاتالا خلق شد که به افراد مسن در این منطقه آبای گفته میشود. این رقص توسط افراد میانسال اجرا میشود. شاعر و آهنگساز و مبدع این رقص شکی است. فرم این رقص کمی اغراق آمیز و دور از انتظار است. سرعت آن هم آرام و با مترونوم کم است. رقص آبایی قبلترها به صورت جمعی انجام میشد و اما امروز تبدیل به رقص انفرادی گردید.
پهلوانی
این یکی از رقصهای فوللکور معروف مردم آذری است که مختص پهلوانان جوان است. آهنگساز آن آبیلله جعراوف بود. و رقص مملو است از حرکات بسیار سریع و بینهایت دینامیک، پهلوانان در این رقص بیش از اینکه قدرت خود را به نمایش بگذارند، مهارت و چابکی جوانی خود را در معرض دید قرار میدهند.
هالای
رقص هالای یکی از رقصهای معروف مردم ترک زبان است که در آن فقط با آواز تک خوان و کف زدن همراه میشوند. این آواز در مراحل اولیه به صورت آشکار نشان دهنده مشخصات زندگی معیشتی بود. حرف رقص هالای از محصولات به دست آمده توسط کشاورزان و دامداران است و در هالای مناطق دیگر، مثلا در آستارا به زحمت مردم و کاربلند مدت آنها اشاره دارد.
کوراوغلو
علت نامگذاری این رقص به کوراوغلو به افتحار قهرمان افسانهای آذربایجان بود. آهنگ و فرم این رقص بومی پر عظمت است. ایده اصلی این رقص از روحیه جنگجویی گرفته شده، سرعت آن آرام و در بعضی مواقع کمی تند است. این رقص به زندگی قوچو یا همان افرادی که باج سیبیل میگرفتند پرداخته و صفت مشخصه این رقص کمیک بودن آن است.
قوچعلی
این رقص ریشه سیاسی دارد و دلیل ابداع آن برمی گردد به سال ۱۹۱۷ که اقوامی در باکو به اسم قوچوها زندگی میکردند که بیمحابا دست به جنایت و قتل میزدنند و چهرههای منفور و انگل مانندی داشتند.
رقص های کردی
رقص بومیرقص های محلی کردی یکی از دیدنیترین و جالبترین رقصها در بین اقوام ایران به حساب میآید. رقص های عشیره ای مردم کرد ایران پیشینه تاریخی چندصد ساله دارد و بیشتر آنها با هدف آماده سازی و تقویت نیروی جسمی و روحی مردم منطقه انجام میشد. رقص کردی در زمانهای قبل از اسلام ذکری بود برای خداوند وهمچنین در اکثر مواقع آن را در مقابل معبد آناهیتا و برای باز گو کردن وقایع جنگهایشان به نمایش میگذاشتند. مردمان این منطقه در گذشتههای نه چندان دور همواره شاهد جنگهای قبیلهای بودند و همین دلیلی بود برای اینکه همیشه آمادگی خود را حفظ کنند به همین دلیل مردمان این مناطق در وقفههای بین جنگها و به مناسبتهای مختلف دست در دست یکدیگر آمادگی رزمی و شور و همبستگیشان را با رقص محلی به رخ دشمنان میکشیدند.
از جنبههای زیبایی آن که بگذریم، رقص کردی را یک رقص رزمی میدانند که دارای صلابت و متانت خاصی است. امروزه مجموع این رقصها را چوبی میگویند که معمولاً به صورت دستهجمعی اجرا میشوند. رقص های محلی با موسیقی کردی پیوندی به جا و درست دارد و معمولا عشایر به دور هم همراه با موسیقی دلنشینی که نواخته میشود به پایکوبی میپردازند. در اصطلاح محلی این حالت را گنم و جو (یعنی گندم و جو) مینامند. در این رقصها یک نفر راهنمای صف رقصندگان میشود و با چرخاندن دستمال و آغاز حرکات رقص را به بقیه منتقل میکند. به این فرد راهنما سرچوپیکش گفته میشود. در صف رقص هر کس با دست چپ، دست راست نفر بعد را میگیرد که در اصطلاح به این حالت گاوانی میگویند.
دو دستماله
بسیاری از رقص های کردی با ملودی خاصی همراه است که توسط گروه اجرا میشود. گروه حلقهای را ایجاد کرده و یک نفر در وسط حلقه دو دستمالی که در دست دارد را در هوا میلغزاند و رقص سنتی انجام میدهد. به این رقص، دو دستماله گفته میشود که در سمت کرمانشاه بیشتر شاهد آن هستیم.
گه ریان
حرکتهای این رقص محلی که همانطور که از اسمش مشخص است گشت و گذار را در ذهن تداعی میکند. گه ریان دو مقام دارد، یکی متعلق به مردم مناطق روستایی و دیگر مناطق شهری که این همان را با سرعت کمتر و لطافت بیشتری اجرا میکنند. موسیقی این رقص بسیار متنوع است و سرشار از نوساناتی که مدام شنونده به اوج و فرود میرساند. این رقص تاثیر گشت و گذار در زندگی کردها را به نمایش میگذارد و تنوع ریتم در آن نشان دهنده گوشهای ار تجربههایی است که که در گشت و گذار به دست میآید تقریباً در کل مناطق کردنشین ملودی این رقص به شکلی یکسان نواخته میشود و در این رقص نخستین حرکت با پای چپ آغاز میشود و حرکت پای دیگر همواره با سر ضربهای دهل که معمولاً با ریتم دو تایی اجرا میشوند عوض میشود.
فتاح پاشایی
فتاح از نظر لغوی به معنی جنبش و پایکوبی است، ملودی این رقص در سراسر کردستان یکسان است و با ریتمی نسبتا تند اجرا میشود و به همین دلیل هم بسیار پر جنب و جوش است. بیشتر مردم کردستان از این رقص استقبال میکنند. این رقص نشان دهنده انسانی است که به شکرانه کسب موفقیتها و استفاده از نعمتهای خدا خوشحالی خود را با دیگران تقسیم میکند.
شه لایی
شه لایی یکی از آن رقصهای بومی کردی است که یک داستان پشتش هست، در واقع رقص نیست، بیشتر تئاتری موزیکال است. شه لایی که با ریتم لنگ موسیقی انجام میشود روایت یک تراژدی دردناکی از شکست است. که بازیگر در آن لنگان قدم میزند و مصیبت خود را به دیده دیگران میرساند.
رقص ایل بختیاری
رقص محلیایل بدون رقص محلی مگر میشود؟ رقص های بومی در ایلها یک خاصیت است. خاصیتی که نشان دهنده هم بستگی و اتحاد است.
رقص در ایل نشانی از هم بستگی، اتحاد و عاطفه است. از رقصهای رایج و پرتحرک بختیاری رقص سه پا است. که در این رقص اهالی ایل با آوای توشمالان میرقصند، فرم رقص هم به این ترتیب است که سه قدم برمی دارند بعد یک پا را جلو میگذارند و یک دست را پایین و دست دیگر را بالا نگه میدارند، این حرکت با نظم و ترتیب خاص تکرار میشودکه تماشایش واقعا دلنشین خواهد شد.
یکی دیگر از رقص های معمول در بین ایل بختیاری جیران جیران است. که به صورت گروهی و دایرهای انجام میشود. از جمله رقصهای دیدنی بختیاریها که کم وبیش در شکلهای مشابه و با تغییرات جزئی در عشایر نشینهای دیگر ایران انجام میشود، رقصی است به نام رقص آهنگ مجسمه که مشابه آن در نواحی لرستان با نام خوس و در خراسان و کرمانجهای خراسان در شکلی مشابه انجام میشود. این رقص که همراه با صدای توشملان که ساز اصیل مردم بختیاری است همراه میشود وموسیقی آن مدام در اوج و نشست است، همراه با موسیقی کسانی که به رقص مشغولاند خود را با موسیقی همراه و همسو میکنند.در میان رقص های محلی ، مردمان خراسان، به خصوص قوچان، مردم بلوچ، مازنیها و همچنین بوشهریها رقصهای زیبا و دیدنی دارند که پیشینه هنری آنها به حساب میآید
برچسب ها : رقص،فرهنگ،ایرانی،اقوام،محلی,